شاه کلید حل مشکلات آموزش و پرورش چیست ؟

بدون شک شغل معلمی، شغل بسیار حساس و پیچیدهای است. این شغل از آن دسته شغلهایی است که نه میتوان برای انجامش مَبلغ تعیین
کرد و نه می توان در مواجهه با معلمان از روش های کاسبکارانه و زیرکانه استفاده کرد تا اثبات شود که حقوق آنها پرداخت شده است
دررژیم آخوندی معلمان کشور در تامین نیازهای اولیه زندگی خود درماندهاند و عموما زیر خط فقر به سر میبرند و این امر به منزلت آنها آسیب زده است. مشکلات معیشتی از مهمترین مشکلاتی است که جامعه فرهنگیان سالهاست که با آن دست به گریبان است. علی رغم تمام اعتراضاتی که به این موضوع شده اما هنوز اقدام رژیم ی در این باره صورت نداده است و چرخ معیشت معلمان همچنان لَنگ
میزند! و این موضوع موجب کاهش انگیزههای شغلی معلمان شده و آینده روشنی را برای کشور ترسیم نمینماید
اگر بپذیریم یکی از پایه های اصلی زیر ساخت اقتصاد، داشتن سرمایه انسانی بالنده، خوش فکر، اخلاق مدار و خلاق می باشد به سادگی اذهان خواهیم نمود که تنها از راه توجه به تقویت بنیه های مالی و پشتیبانی معلمان سرآمد و کارآمد است که می توان به تعلیم و تربیت ،نسلی پویا، خلاق و اخلاق مدار و باسواد دست دریافت ولی آخوندها کاری کردند که این وضعیت فلاکت بار معلمان ادامه دارد
وقتی معلمان در حل امور جاری زندگی خود ضعیف باشند هرگز نمی توانند به پیچیده ترین مسائل تربیتی و آموزشی دانش آموزان سرک بکشند چه برسد به تغییر و پالایش و حل آن ها، معلمانی که در شغل دوم و سوم اسیر باشند قطعا دیالوگ آنان در خواست رفع و رجوع مشکلات شغل های غیرآموزشی و تربیتی خواهد شد و هیچگاه به حرفه ی اصلی خود نمی توانند نگاهی داشته باشند. معلمان خسته، درمانده و مقایسه گر قربانی سیاست های اقتصادی این رژیم هستند
باید بدانیم معلمی که آسیب چند شغله بودن برایش وجود دارد، معلمی که دغدغه ی درمان خود و خانواده اش را دارد، معلمی که دغدغه اجاره منزل اذیتش می کند، معلمی که از پس هزینه سفر به خوبی بر نمی آید، معلمی که برای کسب تجربه و دریافت روش های نوین آموزش نمی تواند به کشور ها و مراکز آموزشی معتبر دنیا سفر کند، معلمی که ناعدالتی های موجود و تبعیضات ناروا آزارش می دهد،
معلمی که شرمنده اهل و عیالش است
معلمی که حق بازنشستگی اش مانند سایر ارگان ها و سازمان ها ی دیگر یک روزه پرداخت نمی شود، معلمی که تمام فکر و ذکرش اقساط و بدهی های بانکی است. معلمی که دریافتی اش به هیچ وجه کفاف زندگی اش را نمی دهد و هنوز دهم ماه نشده به فکر قرض برای گذران زندگی تا آخرماه است، معلمی که برای دریافت وام یک میلیونی، به هر دری می زند، معلمی که بعد سال ها خدمت آرزوی خرید وسیله نقلیه را با خاطراتش به خانه بازنشستگی اجاره ای می برد. معلمی که توان خرید جهیزیه فرزندش را ندارد. معلمی که توان فرستاندن حتی یک فرزند را به دانشگاه و تامین هزینه های تحصیلش را ندارد ... ؛ با این اوضاع و اوصاف آیا می توانیم بگوییم در چنین جامعه ای توسعه انسانی و تربیت نسل فردا، به دست معلمین متخصص و توانمند اتفاق خواهد افتاد؟.
بدون شک، هیچ برنامه ای هرچند مترقی و پیشرفته در عرصه تعلیم و تربیت، بدون توجه به عنصر رضایت مندی شغلی معلمان، به سلامت به سرمنزل مقصود نخواهد رسید. در جامعه ای که معلمان نگران تامین معاش یومیه خویش باشند، به طورحتم ابتدایی ترین برنامه های اجرایی هم باشکست مواجه خواهند شد
کلید توسعه جامعه درآموزش وپروش کشورهای مترقی
کلید توسعه جامعه در آموزش و پرورش و شاه کلید آن در دست معلمان است. امروزه در جهان موفق، نقش معلم و اهمیت کارکرد حرفه ای او چنان مورد توجه است که بر معلم نقش هایی فرا حرفه ای داده اند و موفقیت و پیشرفت آینده جامعه خود را از دستان پرتوان معلمان مسلط بر علوم میان رشته ای «متخصصان حاذق و لایق و پر انگیزه» بدست می آورند، به همین جهت آموزش و پرورش در کشور های پیشرفته از قالب اولویت استراتژیک خارج شده و به آیتم نیاز درجه یک صعود کرده است و نقش معلم که تا دیروز صرفا آموزشی و
تربیتی بوده فراتر رفته و نقش های فرا حرفه ای بر معلمان داده اند.
اینکه معلمان ما پذیرش نیاز به معلم به عنوان متخصصین امر تعلیم و تربیت و تربیت کننده ی انسان را خواستارند، نیازی پذیرفته شده در کشور های پیشرفته و در حال توسعه است که؛ نیازی درجه یک و حیاتی برای بستر سازی زندگی بهتر و محیط زیست آرام، سرشار از صداقت و یکرنگی، و مهربانی برای تک تک افراد جامعه را توسط معلمان رقم می زند.
معلم در هیچ کشور پیشرو، پیشرفته و حتی درحال توسعه ای کارمند تلقی نمی گردد و معلمی اساسا کاری تخصصی است. با « نگاه کارمندی » به معلم، نمی توان آموزش و پرورشی ساخت که بار تعیین کننده و اساسی آموزش و تربیت انسان را به دوش کشیده تا انسانی کارآمد به جامعه تحویل دهد. یک کارمند صرفا وظایف محوله را در ساعات کاری انجام می دهد اما معلمان حرفه ای، با شیوه های نوین مانند درس پژوهی و اقدام پژوهی، مانند یک پژوهشگر محتوی، روش تدریس، اهداف آموزشی و تربیتی و رفتارهای دانش آموزان را بررسی و با تفسیر علمی و توجه به بازخوردهای لازم، تمام توجه و تلاش خود را برای هدایت سیستم به سوی هدف متعالی به کار می برند.
رفتار رژیم با معلمان ایرانی
اما متأسفانه نگاه سنتی و واپسگرانه به معلم و عدم تبیین درست نقش های حرفه ای و فراحرفه ای معلم در کشور ما سبب شده است تا نه تنها حمایت های مادی و معنوی از این قشر صورت نپذیرد بلکه حتی بی رحمانه در عمل حقوق مادی و معنوی آنان از کارمندان سایر ارگان ها، نهادها و وزارتخانه ها نیز پایین تر باشد و این رفتار جهان سومی، جاهلانه، ظالمانه و ناروا علاوه بر ضایعات در تربیت بین نسلی و تهی شدن توسعه انسانی موجب رکود و پسرفت شدید آموزشی و تربیتی، و در نهایت خروج وحشتناک نیروهای کارآمد و حرفه ای از این وزارتخانه شده است
چشم انداز
امروزه آینده هرجامعه ای با معلم گره خورده است. اگر خواهان حل مشکلات و تحول در آموزش و پرورش و به تبع آن تحول در جامعه ا هستیم شاه کلید آن حل مشکلات معیشتی معلمان است. معلمان را دریابیم تا جامعه به درستی در همه ابعاد نجات یابد
اما تا وقتی این رژیم با سیاست های خانمان براندازش حاکمیت دارد دیگر نه تنها ازآموزش وپرورش چیزی باقی نمی گذارد بلکه جامعه ایران به سمت تباهی وجاهلت می کشاند
نظرات
ارسال یک نظر